استراتیژی جدید کاخ سفید وآماج بحران درمنطقه
نوشـتهً دپلـوم انجنیـر خلیـل الله روًوفی نوشـتهً دپلـوم انجنیـر خلیـل الله روًوفی

همانگونه که بارک اوباما، کمپاین انتخاباتی خودرا با یک حرکت بزرگ سیاسی، زیرشعار« تغییـــر»  آغازکرد وسرانجام طی یک مبارزهً دشـواررقابتی، درسرزمین سفیـد پوستان سنتی، که هیـچ باوری به این دگرگــونی نژادی نداشتند، آنرا به پیروزی رساند. چرخش کم نظیــری که اکثریت مـــردم قاره های گیتی، در گام نخست جامعهً طبقاتی امریکا را، با جوشش خوشبینیهای سرشارازامیــد و انتظار، درخود مشغول داشت وسطح توقعات آرمانی مردم را، ازحد تصورآن بالا برد.

ازجمله، مردم رنج کشیدهً افغانستان نیزکه بیشترازدیگران درعطش آرمان تغییرات بنیادی درکشورخود میسوزند  وبویژه که درطول این هفـت سال اخیرازرنج ومصیبت بیکران، نجات پیـــدا نکرده اند، ازاین استراتیـــژی جدید واشنگتن اگرواقعـاً گذشته ازمسایل نظامی، درجهت استقرارثبات وامنیت و سازندگی افغانستان وجیبه وتعهـد بین ا لمللی خودرا انجام داده  وزمینهً حسابگیری، تصفیه وبکنارکشیدن عناصر فاسـد وتیم مافیائی را ازقدرت، فراهم سازد، به گرمی استقبال خواهند کرد.

هرچند هنوزاین انتظارات با قــوت خود، برسرجایش باقـیست اما ازآنجائیکه ازیکسو بنابررکـود غیـــر منتظرهً بانکی وبحران شـدید مالـی یی که به ماننـد سایرکشورهای جهــان سرمایه، دامنگیـر ادارهً قصر سفیـد گردید وازسوی دیگرپالیسی انحصار یک قطبی جهان که کمافی السابق  دردستان شـبکهً جاسوسی امریکا وسیاستمداران کارکشتهً آن متمــرکزاست، استراتیژی جدید اوباما را، تا اندازه یی زیر سوالهـای هشـداردهنـدهً سیاسی واقتصادی کشاند. درعین زمان متصدیان کمپنـی های بزرگ تولیــدی و کارتلهای انحصاری را نیز، جـداً بخود متوجه ساخت که برای اولیـن باردرتاریخ امریکا زیرفـــــــرمان یک سیاه پوست وارکان بلندپایهً مشاورین او،  ستراتیژی تغییر ودکتـورین جدید مطرح است،  چیزیکه ازان بوی شکست تفـوق نژادی ، همزیستی مسالمت آمیــزبا کشورهای جهـان وداعیـهً آزادی ودموکراسی به مشام میرسد.

این مسًله بیانگرآنست که درمحراق ستراتیژی رهبـری امریکا، دررابطه با معادلات سـیطره جوئی یک قطبی اش درجهان، فقط یک هدف اصلی ومشترک وجود دارد وآن عبارت ازتولید تفکرمهار وتسلط بر منابع حیـاتی وجیـوپولیتیکی سـایرکشورهاسـت که با بهای ولـو سـنگین سیاسی واقتصادی، باید به پـیش کشانده شود. بناء" صرف نظرازآنکه کدام حزب ویا تیمی درامریکا برسرقدرت است، پلان دکتــــورین مخفی وتصامیم طرح شـدهً شبکـهً قدرتهای حکومت واحد جهانی با قوت تمام ، آمادهً کاروعمـل است که درهـرحال مجازهدف گیری را درسطح جهان با خود داشته و قدرت اجرائی آن تغییرنا پذیرباقی میماند. 

ازینجاست که صلاحیتهای آقای اوباما بحیث رئیس جمهورامریکا، نیز الزاماً بایدازدهلیـزهای  ذره بینی  این بازیگران اصلی عبورکرده و برنامه های کاری اش درزنجـــرهً تفاهمات  با این قدرتهـای محوری

تسجیل گردد تا پوتانسیل رهبری کاخ سفید درمدارهمیشگی خود، جهانرا زیرنگین داشته باشد.

ولی ازآنجائیکه تفکـرواندیـشهً سیاسی آقای اوباما، ریشه درعمـق محــرومیتهای تاریخی صد سال پیـش امـریکا دارد، اغلبـاً انتظارمیـرود که او درتعهـــدات خود مصمم باقـی بماند وبا یک استقـلالیـت نسـبی، نماد صلح ودموکراسی را درراهبرد سیاسی خود، درسطح ملی وبین المللی به نمایش درآورد.

اینک ستراتیـــژی جدید رهبــر قصرسفیـد،  دررابطــه با قضایای پیچیــده وخونیـن افغـانستان وپاکستان که مهمترین رکن مسًولیت وظیفوی اورا درسرکوب القاعده وتروریزم، درین منطقــهً آشوب زده تشکیل میدهـد، باصراحت تمام بجهان اعلام گردید. که دراجلاس کشورهای ناتو، نیز قـویاً مورد حمایت قــرار گرفت. هریک ازکشورهای شامـل این جلسه، آماده گی خودرا در جهت تطبیـق  این آزمـــــون بزرگ، مشترکاً اعلان داشتنـد.

واما درافغانستان !  نحوهً کاربرد وعملکرد این ستراتیژی ، هرچند ازجانب حلقاتی با دیدهً  تردید وعـدم خوشبینی مواجه گردید وآنراهمان ادامهً سیاست بوش درافغانستان، منتها با الفاظ ومحتوای نرم تری، به چالـش کشیدند ولی درجمع کل، ذهنیـت بازاکثریت مــردم را بخود جلب کرد و آقـای کرزی نیزبیشتـربه خاطریکه درمتن آن از مذاکره با طالبان سخن رفته است، ازین طرح استقبال خوبی بعمل آورد.   

اما ازآنسوی دیگر، حکومت پاکستان وادارهً آی، اس، آی  اگردرظاهــرامربا این طرح، اظهارخوشبینی ورضائییت نشان داده اند، اما درباطن وضمیـرشان توفــان حوادث دیگـری درغلیـان آمد که با مفـاد این ستراتیژی درتقـابل قرارمیگیرد.  به دلیـل آنکه درین طرح جدید، ازروی یکمقـدارحقایقی پرده برداشـته شده است که تا حال ازطرف ادارهً بوش به آن مهـرسکوت زده شده بود. حقایقیکه دخالت آشکار دستگاه استخبارات پاکستان را درمورد افغـانستان، شدیداً زیرسوال برده است. ازجمله تمــویل وحمایت مستقیــم طالبان، ازطرف آی، اس، آی  پاکستان ، فعالیت مراکز تروریستی طالبان خشونتگرا، بکمک بنیاد گـرا های مـذهبی پاکستان درآنسوی مرزدیـورند واعـزام آنها به داخـل خاک افغانستان جهت تخریب وکشتار مردم بیگناه وامثال چنین حوادث مرگبار، مسایلیست که جدیداً درطرح آقای اوباما به آن اشاره رفتـــه و شبکهً استخبارات پاکستان را جداً بخود متوجه ساخته است.

 گذشته ازان درقسمتی ازین ستراتیژی در مورد کمکهای پولی امریکا، به پاکستان، آمده است :          « کمک یکنیـم ملیارد دالری ما پس ازین چک سفیـد نخواهــد بود بلکه پاکستان باید آنرا کمائی کنـــــد»

این هشداری است که طبعاً ادارهً قصرسفیــد درازای این هزینهً سرشارکمکی به حکومت پاکستان، نوع خدمت گذاری واستقامت کاری این دولت را تعیین میکند.  مگرحوادث تاریخی نشان میدهد که چالشهای سیاسی حکومت پاکستان و دستگاه استخباراتی آن فراترازان بوده که رهبران واشنگتن روی آن حساب کرده اند. دولت پاکستان همیشه مزد سرشارخودرا ازامریکا بدست آورده اما درمقابل با هــزاران چالش ونیرنگ ازمقابله با تروریزم والقاعده وطالب، خودرا به کنار کشیده است.

همین امروزازیکسو به بهانهً تصفیه وسرکوب طالبان منطقه، ازامریکا وجامعهً ملل پول واسلحهً کمکـی تقاضا میکند ازسوی دیگرآصف زرداری رئیس جمهورپاکستان با سران طالب، توافـــق صلح را، مبنی برنافـذ شدن احکام شریعت، دردرهً سوات به امضا میرساند.  توافـق خشونت آفـرینی که امروز سرایت آن بسرعت تمام، به سایرمناطق قبایلی، تا پشاور نفوذ پیدا کرده وطبعاً که مرزهای جنوب افغانستان نیز از گردبادهای ویرانگرآن درامان نخواهد ماند. آصف زرداری این میراث خوارخانوادهً بوتوها، با چنین  معاملهً خطرناک که خواسته است هم کمکهای سرسام آورامریکا را بدست آرد وهم القــاعده وطالب را راضی نگه دارد، همین اکنون پاکستان را بیک آتشکدهً تمام عیارمبدل ساخته است. معامله یی که عمــداً  مطابق نقشه های مرمــوزومخفـی دستگاه آی، اس، آی  در برابراسـتراتیــژی جـدید واشنگتـن، عملیات تخریبی و تحریکات بیشترمذهبی را، به شدت دامن میزند.

اما دراثرفشاروتهدید وزیرخارجهً امریکا به پاکستان که طالبان مسلح با استفاده ازقانون شریعت، بسوی اسلام آباد پیشروی را آغازکردند واین حرکت نگرانی شدید امریکا وغرب را برانگیخت ، بناءً پاکستان مجبورگشت دربرابراین شورش، داخل عملیات نظامی گردد. که همین اکنون تصفیهً خونینی درمناطق

سرحدی بونیر ودره سوات بشدت ادامه دارد.

ادارهً بوش درطول هفت سال به این مداخلات آشکار وبرنامه های زیرزمینی آی، اس، آی   که درامور افغـانستان به اجــرا درآورده بود، نه تنها توجهـی به خرچ نداد بلکه برعکس حکـومت نظامــی پاکستان ودستگاه استخباراتی آنرا با اعطای ملیــاردها دالردرآغـوش کشید وبمثابه هم پیمانان مطمئـن امریکا، از آنها تمجید به عمل آورد، اما درمقابل، مردم افغانستان را درباطلاق یک برنامهً سردرگم ونا تمام و زیر سایهً مهره های دست نشانده ومافیا، رها کرد. درعین زمان این یکه تازیها درسیاست غیرمدبرانهً  آقـای بوش بود که به نیروهای امریکائی زیرادارهً مستقیم رامسـفلد وزیردفاع ، این چهـرهً بد نام  نیز صدمات جبران ناپذیر روحی وروانی ونفرت باری را،  بیاد گارگذاشت.

ازهمین جاست که مردم افغـانستان امروزبه صراحت لهجه وحقیقـت نگری طـرح جدید واشنگتـن، ارج فـراوان قایل اند وبیصبرانه درانتظاربسرمیبـرند تااین سـتراتیـــژی نوین درحـل مسایل بغرنج وپیچیــدهً افغانستان، هرچه سریعتر با گامهای مثبت وعملی به پیش حرکت نماید.

مگربا وصف اینهمه خوشبینیهائیکه ازجنبه های مثبت این طرح ناشی میشود، با آنهم نمیتوان نکات قابل شک و تردید ویا جنبه های منفی آنرا نادیده گرفت.

آقای اوباما درستراتیــــژی جدید، به بازسازی افغانستان، دموکراتیــزه سازی کشور، حقــوق وآزادیهای مدنی جامعه، که میبایست درپهلـوی مسایل نظامی به آن نیزارج گـذاشته میـشد، راهبرد شفـافی را بکار نبسته است. مسایل حیاتی که اگـردرچوکات یک برنامهً منسجم وحسابدهـی شـفاف، به آن توجه نـشود و یکجا باآن، عوامل فساد ومافیای دولتی، ازتهداب ریشه کن نگردد، بدون تردید این راهبـرد جدید نیزکار را بجائی نخواهــد کشاند وآماج اینهمـه خوشبینیهــا، بسیاربه سرعـت درهالـهً یاًس وبی باوری فروکـش کرده، همان آش داغ دوران بوش خواهد بود وهمان کاسهً خالی نظام فاسد برسرقدرت.

مسًلـهً اعـزام چهارهــزارافسر مـربی وآموزگار امریکائی صرف برای آمــوزش کورسهای کوتاه مـدت مسلکی اردو وپلیـس، چالشهــای سـیاسی دیگــریست که مسـًًله را،  سـوال برانگیــزمیسازد. این رویـداد روزگاری را بیاد میدهد که اردوی شاهی ایران درزمان رضا شاه، ازموجودیت بی حـد وحصرنظامیان امریکائی چنان لبــریزگشته بود  که ازدلگی وبلوک گرفته تا فرقه ها وقرارگاهای سلطنتی زیرفــــرمان آنها نفس میکشیدند.

بناء" حضوراین کمییـت 4000 نفـری امریکا درآموزش پرسـونل اردو وپلیس افغانستان، که آنهـم نه به اساس مکلفیت مادروطن بلکه به سیستم اجیرتربیه میشوند، چه روحیهً ملی راازخود بجا خواهند گذاشت آیا این آموزگاران بیگانه ازسنن وفرهنگ نظامی افغانی، که جزچند تمرین کوماندوئی، قید ودک سلاح، نشانه گرفتن وفیرنمودن را به پرسونل بیاموزند، آیا دیگر کـدام آگاهی نظامی ویا حب وطنپرستی را در مغـزوروان آنها انتقـال خواهند داد ؟  آیا با این پروگرامهای تیپ امریکائی، به فرهنگ اصیل عسکـری ما که اساساً بامهرمادروطن وروحیهً ایثاروجانبازی درراه دفاع مقدس، ازتمامیت ارضی کشور، پیــوند عمیق ونا گسستنی دارد، صدمات جبـران ناپذیروارد نخواهد شد ؟  وکیفییـت افغـانی بودن نظام اردو در رابطه با پرنسیپهای اخلاقـی ومعنوی ومورال عالی دسپلین پذیری که اصل زرین سـوق وادارهً قطعـات اردورا تشکیل میدهد، به سقوط بی بدیل مواجه نخواهد گردید ؟  آیا جناب رحیم وردک وزیردفاع دولت آقای کرزی، بحیث مسًول اموردفاعی کشور، که همه چیزرا دروجود کمک دیگران بمحاسبه گـرفته اند دربرابراین شکست روحیهً ملی وبربادی معنـویت اردو، چه تدابیـری را اتخاذ کرده اند ؟  آیا این مشکل  نمیتوانست دروجودهزاران متخصص مجرب وکارآگـاه اردو که امروزدرحال محرومیت وبازنشستگی اجباری بسرمیبرند، برآورده شود؟ که مسلماً امکان پذیراست.  مگرحساسیت های سیاست تبعیضی، این رکن مهــم نظامی ومربیان اردو را قهـراً سرکوب و به حاشـیه تاریخ سـپرد. اگرچنیـن نبــودی، به یقیـن اردوی افغانستان امروز تا این حد ناتوان وزمینگیرنمیبود.

استراتیژی جدید واشنگتن درمسًلهً افغانستان وپاکستان، گروه القاعـده را محورتـروریزم معـرفی کرده و ضربهً قاطع خودرا بخاطرنابودی آن نشانه گرفتـه است.  اما ازطالبان تعریف روشنی ارایه نکرده  ودر

مـورد آنها، نرمش کلام را بکارمیبـرد. درحالیکه پلانهای سوق الجیـش جنگی وعملیـات انتحاری که از آنسوی مـرزهای پاکستان، تا داخـل افغـانستان دردست اجرا است، ازطرف طالبهــا تنظیــم و درمساعی مشترک با افراد القاعده به پیش کشانده میشود. یعنی طالب والقاعده یکی متمم دیگری بوده و درتشکیــل یک نیروی مشترک، غالباً تحت قوماندهً طالبها، عملیات را انجام میدهند.

چنانچه ملا ضعـیف سـفیرپیشین طالبان درمصاحبهً تازه یی اظهارداشته است که « ما ازبرادران القاعده جدا نیستیم. ما به حمایت مالی وعقیدتی آنها نیازداریم »

به همینگونه درطرح دوکتورین جدید واشنگتن گروه طالبان بدوبخش میانه رو وتند رو، تفکیـک گردیده یکی باید مصلحتاً به مذاکره فرا خوانده شود و دربرابردیگری باید عملیات جنگی ادامه پیـدا کند. پالیسی ییکه رد یابی  وتشخیص مخالفــان مسلح را دراثنای عملیات تصفیــوی، درشهـرها ودهات سخت دشوار ساخته ویک سردرگمی لاینحلی را برای قطعات محاربوی ناتو وامریکا، ایجاد خواهـد کرد. زیرا طالب همـان یک طالب است که دوگانگی را نمیپذیرد. آنگونه که این مسـًًله بارها ازجانب سخنگـویان وارکـان ارشد طالبهـا، با قاطعییـت رد گردیده وگـفته شـده است که درتشکل طالبان هیچ نوع مرزی وجـود ندارد طالبها یک رهبرامیرالمومنین و یک استراتیژی واحد دارند.

بارک اوباما رهبرقصرسفید،  درقسمتی ازاستراتیژی خود دررابطه با افغانستان اظهارمیکند :

« من میخواهـم همه چیزروشن باشد. ما نمیتوانیـم درمـورد فساد چشم پوشی کنیـم که رهبـران افغانستان اعتبــارخودرا نزد مــردم خود ازدست داده اند. ما درعـوض درجستجــوی تعهـــد نامـهً جدیدی با دولت افغانستان هستیم که باید با رفتارهای فساد پیشه گی خاتمه بخشیده وشـفافیـت درنحوهً کمکهای بین المللی را نشان دهند »

این تعهــد را مردم افغانستان به گرمی استقبال میکنند، بویژه درآستانهً انتخابات ریاست جمهــوری چشم امیـد به چنیـن اصلاحات اداری، تغییرات کـدری ودرنهایت،  تغییـرسیستم دولتی دوخته اند، بشرط آنکه چنین تعهد ی تنها درحرف باقی نماند بلکه با جدیت عمل یکجا،  دنبال شود.

این تعهــد نامه زمانی درسرنوشـت مردم اثرگـذارخواهـد بود که در نظام رهبری دولت آیندهً افغانستان، دگـرگونیهــای بنیادی ومثبتـی درحیـات سیاسی ، اجتماعی وتمــدنی مــردم وسرزمیــن ما، قابل لمـس و دسترسی باشـد، آنچیـزیکه درطول هفـت سال ملت بینـوای ما ازین چانس بزرگ محـروم شد، فقـــرتباه کن ومهاجرتهای اجباری،  دود ازدمارمردم کشید وپایتخت مملکت  دراعماق تاریکیها فرورفت.

یکی ازعناصرقابل توجه که مارا به این دگرگونیهـای مثبت رهنمونی خواهد کرد، درگام نخست بمیـان آمدن یک نظام با ظرفیت کاری، متعهد ودلسوز پارلمانیسـت که درموجـودیت یک صـدراعظم  شایستهً انتخـابی، به امورازهم پاشیده شده وویران کشوررسیـدگی صورت گیـــرد، نه اینکه بازهـم بماننـد دورهً پیشتر، یک رئیس جمهورمطلق العنان درراًس قدرت به سیستم ریاستی قرارگیـرد وبا اختیارات مطلــق بدون آنکه دربرابرقانـون، آرا ی ملـت ویا محکمـهً تاریخ، احساس مســًولیـت کند، درادارهً کشـور، خود تصمیم گیرد وخود فرمان صادرنماید، چنان رژیمی که همین اکنون مردم درکوران سربی آن سوخته و بیجان گردیده است.

درگام دوم بازنگـری درمتـن ومحتـوای قانون اساسی است که دربعضی ازقسمتهـا، مواد تـدوین شـدهً آن صراحـت روشنی ندارد ازهمیــن سبب است که درشرایط بحرانزای امروزهـرکسی به نفـع خود فصــل ومادهً آنرا به تفسیر و تجزیه میگیرد، اما زمانیکه جنجال وکشمکشها به اوج بحران خود میـرسد ودیگـر تفسیرقانون نمیتواند ممـد قضیه واقع گردد، آنگاه موضوع به دستگاه قضائی، دستگاهیکه آنهـم زیرتاثیر مستقیم رئیس جمهورقلم میزند، محول میشود، که ما درین اواخر، بخصوص درآستانهً گیرودارانتخابات شاهـد مثالهای عدالت سـتیـزانهً این درگیریهای سیاسی وتمرد به قانون اساسی، آنهم ازجانب نظام برسر قدرت، بوده ایم.

قانون اساسی بمثابه وثیقهً معتبرملی باید شفاف، تمدن زا و مبرا ازهرگونه ابهام ادبی ، تفسیرتصوری و مصلحتی باشد. تا هیچ قدرتی وهیچ مفسری مجال دخالت ونفع برداری را درمتن ومحتوای آن پیدا نکند.

انتخابات ریاست جمهوری افغانستان بزرگترین آزمونیست که امروزدربرابرملت قرارگرفته است، ولی با تاًسف که فضای این انتخابات آنگونه بحرانی وحادثه آفرین پیشبینی میشود که با ترفنـدهای زورو زر هرنوع دستبرد و تصرف درآرای توده های پریشان واوراق رایدهی آنها وتقـلب واریزی آن به صندوق های کاندید مورد نظر، درحال آبستن است. ازهمیـن جاست که درآستانهً این آزمـون بزرگ، ملـت آزادهً افغانستان بیک هشیاری تاریخ ساز، فـرا خوانده میشود تا درانتخاب خود بازهم بخطا نرود، بکسی رای

خودرا بریزد که دستنشاندهً قدرتهای خارجی نبوده، دست ووجدان شان غرق درفساد وجنایت وهمکاری با آدمکشان ومافیای مواد مخدرنبوده باشد. ماهمه باید بخاطروطن بیندیشیم. آخراین وطن خانهً مشترک همهً ماست. ما به یک افغانستان مستقل وسربلند،  با ثبات وپیشرفته نیازحیاتی داریم.

حمایهً امریکا ازشخصیت مورد نظرخودش درانتخابات ریاست جمهوری افغانستان، فکتورمهـم دیگری  است که درسرنوشت سیاسی کشورنقـش سازنده یی را بازی خواهـد کرد. هرچند یک مقــام ارشد قصر سفید اعلام داشت که، امریکا درانتخابات افغانستان ازهیچ یک نامزدی حمایه نمیکنـد تنها بصفت ناظرو تامین کنندهً امنیت کمپاین انتخابات درمرکزوولایات حضورخواهد داشت.

اما این ادعا را نمیتـوان با این سادگی قبول کرد. امریکا برتمام قضایای نظامی ودولتی افغانستان فرمان میراند، زمانیکه امریکا ازفیصلهً دادگاه عالی افغانستان مبنی برادامــهً کاررئیس جمهـورحامد کرزی  تا انتخابات اگست 2009 ، حمایت خودرا اعـلان کرد، به کشمکش های قانونـی سایرکاندیـدان نقطـهً پایان گـذاشت وپارلمان کشورنیزدربرابرآن سرتسلیم فروکرد.  زمینه ایکه دورنمای مهره سازی واشـنگتن را درانتخابات ریاست جمهوری افغانستان، به حقیقت نزدیک میسازد.

درغیـرآن کاندیـدان مطرحی ماننـد آقای جلالی، اشرف غنی احمــدزی، زلمی خلیلـــزاد، امین ارصلاح وزیرارشد هشتاد ساله وچند چهــرهً گمنــام دیگر، اگرچشـم امیـد به دست ودامان ولینعمتــــان امریکائی وانگلیسی خود نمی دوختند آیا با کدام دستاویزملی ومردمی وبا کدام حزب وریشه تباری خود، به میـدان رقابتها گام میگذاشتند ؟ آیا آنها نمیدانستند که درطول دهـه های متمادی، ازدرد ورنج مــردم خود بیگانه بوده اند؟ ازهمینجاست که فاصلهً آنها ازملت قابل درک است.

وقتیکه امریکا 40 ملیون دالــرتنها درجهت راه اندازی انتخابات افغانستان کمک میکنـد، آیا دربدیــل آن اهداف سیاسی خودرا که تاج بخشی به مهرهً انتخابی خودش باشد دنبال نخواهد کرد ؟

حال که دیگر حمایه ودخالت امریکا درمسـًًلهً انتخابات، یک حقیقـت مسلـم وآشکاراست، ملت افغـانستان ازادارهً کاخ سفیـد تمنا دارد که به ارادهً آنها تمکین قایل شوند، تا با استفـاده ازین فرصت، مردم خود در انتخاب شخصیت مـورد نظرخویش تصمیـم بگیـرند. شخصیتـی که ازامتحان بزرگ وطنـــدوستی وآزاد منشی، صداقـت ووجدان کاری،  دربرابرتاریخ وملت خود، با سربلندی گذشته باشد.  فـرزانه یی که داغ  خیانت ملی ولکهً جاسوسی برناصیه اش  برچسپ نخورده باشد. این عملکرد حسابی که با اندیشـهً ملـی مـــردم افغـانستان عمیقــاً گــره خورده است، مسلماً که پیــروی ازان به وزنه واعتباراستراتیــژی جـدید واشنگتن درراستای تغییرات مثبت وبنیادی آن درافغانستان،  نیز اثرگذارخواهد بود .

                                                     

 

به امیـد پیروزی کسانیکه بخاطر وطن می اندیشـند

 

                                                                                   اپریل ـ 2009

                                                                                         آلمان  


May 1st, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات